به دست راست
سه شنبه, ۲۳ تیر ۱۳۹۴، ۰۵:۲۹ ب.ظ
به دست راست نوشتم:"بیا دلم تنگ است
بیاور آینه ات را...که دست من سنگ است!
بیا که یک-دو-سه پا در رکاب خواهی یافت
مرا معاف کن اما ... که پای من لنگ است!"
به دوست نامه نوشتیم و بی خیال شدیم
که بیعتی که شکستیم، مایه ی ننگ است
کدام منجــی تاریــخ رو به شهـــری کرد
که دزد گردنه هایش وکیل فرهنگ است؟
رسیده کار به جایی که "حق" برای دوام
نیــازمند هــزاران دروغ و نیـــــرنگ است
برای صــلح گلو می دریــم و معتقدیــم
که راه چاره فقط در ادامه ی جنگ است
به عشق رنگ ریا می زنیـــم و صد رنگیم
اگرچه دشمنمان در نفاق یک رنگ است!
برای بــردن مـنصـــور دیگـــری سـرِ دار
بیا که حلقه ی این روزگــار دلتنگ است...
عبدالمهدی نوری
نیمه شعبان
۹۴/۰۴/۲۳